برخى از آیات قرآن به روشنى گواهى مى دهد که گروهى از مشرکان و یا همگى آنان، کردارهاى خود را از طریق جبر، علم پیشین الهى و اراده دیرینه او توجیه کرده و مى گفتند:
پرستش بتان خواسته و پرداخته خداست و اگر او نمى خواست ما هرگز به شرک آلوده نمى شدیم چنان که مى فرماید:
(وَسَیَقُولُ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللهُ مَا أَشْرَکْنا وَلا آباؤُنا وَلا حَرَّمْنا مِنْ شَیْء…).(1)
«به زودى گروه مشرکان گویند: اگر خدا نمى خواست ما (در مقام پرستش) دیگرى را شریک او قرار نمى دادیم و چیزى را حرام نمى کردیم».
خداوند متعال در ذیل آیه به شدّت این نوع استدلال را رد کرده و مى فرماید:
(کَذلِکَ کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتّى ذاقُوا بَأْسَنا قُلْ هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْم فَتُخْرِجُوهُ لَنا إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَخْرُصُونَ).
«پیشینیان نیز مانند آنان دروغ گفتند تا عذاب ما را چشیدند، بگو آیا براى این مطلب سند و دلیلى دارید؟ آن را به ما ارائه دهید ولى شما جز از ظن و گمان از چیز دیگرى پیروى نمى کنید».
اندیشه جبر مشرکان نه تنها در این آیه منعکس است، بلکه در آیات دیگر نیز به گونه اى منعکس است، آنجا که مى فرماید:
(وَإِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَاللهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَتَقُولُونَ عَلى اللهِ ما لا تَعْلَمُونَ).(2)
«هرگاه کار زشتى انجام دهند مى گویند ما نیاکان خود را بر این (راه) یافتیم و خدا به آن امر کرده است،(در پاسخ گفتار باطل آنان) بگو خدا بر کار زشت فرمان نمى دهد آیا آنچه را که نمى دانید به خدا نسبت مى دهید؟».
از این آیات استفاده مى شود که مشرکان عصر رسالت، کارهاى خود را از طریق تعلّق اراده خدا بر آنها، توجیه مى کردند.
1) انعام / 148.
2) اعراف / 28.