(اللهُ یَجْتَبى إِلیهِ مَنْ یَشاءُ وَیَهْدِى إِلیهِ مَنْ یُنیبُ).(1)
«خداوند هر کس را بخواهد براى خود برمى گزیند و کسانى را که به درگاه او انابه و تضرع مى نمایند به سوى خدا هدایت مى کند».
و در آیه دیگر چنین مى فرماید:
(وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَولا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَیَهْدى إِلیهِ مَنْ أَنابَ).(2)
«کافران مى گویند چرا از سوى پروردگار آیه اى بر پیامبر نازل نگردید(تا ما ایمان آورده، هدایت شویم) به آنان بگو خداوند هر کس را مى خواهد گمراه مى کند و ه رکس را که به سوى او توجه و تضرع نماید، هدایت مى کند».
این آیه را مى توان از گویاترین آیات قرآن در مسأله هدایت و ضلالت بشمار آورد، که نظر واقعى قرآن درباره این مسئله به روشنى بیان مى کند و یادآور مى شود که هرگز خداوند حکیم بدون ملاک و آمادگى قبلى انسان، از طریق به کار بستن یک سلسله عواملى که کاملاً در اختیار او است، خواهان گمراهى یا هدایت کسى نمى شود.
براى روشن شدن این مطلب به توضیح بیشترى پیرامون آیه مى پردازیم:
گویا کافران، قرآن مجید را معجزه و دلیل کافى بر درستى مدّعاى پیامبر نمى دانستند و چنین وانمود مى کردند که خواستار هدایت به سوى پروردگار مى باشند ولى مشروط بر این که آیت و معجزه اى غیر از قرآن از جانب خدا بر پیامبر نازل گردد.
از آنجا که این سخن بى مایه، جز یک بهانه جویى مغرضانه بیش نبود، خداوند پیامبر را به پاسخگویى قاطع در برابر آنان دستور داد، تا به آنان بگوید: گمراهى و هدایت انسان وابسته به خواست و مشیت آفریدگار هستى است و اگر او هدایت کسى را اراده نکند، هیچ معجزه اى موجب هدایت او نمى گردد ولى از آنجا که این پاسخ برانگیزنده پرسش دیگرى است و آن این که آیا مشیت و خواست خدا گزاف و بى ملاک است؟ مى فرماید:
(وَیَهْدِى إِلیهِ مَنْ أَنابَ) یعنى کسانى که خودخواهى و غرور را کنار بگذارند و حالت توجه و تضرع به سوى خدا در آنان پدید آید و بدین وسیله آماده دریافت هدایت الهى گردند، مشمول لطف و رحمت او شده و به وادى نور و هدایت قدم مى گذارند، در غیر این صورت معجزات پیامبران و پند واندرزهاى آنان هیچ سودى براى آنان ندارد و موجب هدایت آنها نمى شود زیرا دل آنان از یاد خدا برتافته و خودخواهى و فرورفتگى در تمایلات مادى، گوش و چشم آنان را پوشانده است.(3)
و در هر حال باز در این آیه به طور ضمنى از دو هدایت سخن به میان آمده است هدایتى که آفریننده توجه و انابه و تضرع به درگاه الهى است و هدایتى که در پرتو این حالت، به انسان دست مى دهد. عامل هدایت دوم کاملاً در اختیار انسان است.
اینها نمونه هاى روشنى از عوامل برخوردارى انسان از هدایت ویژه الهى و کمال انسانى است که قرآن بیان کرده است و از نظر برخى صاحب نظران، عوامل دیگرى نیز وجود دارد که ما به خاطر رعایت اختصار و هم به خاطر
ابهاماتى که از نظر ما در آن موارد به چشم مى خورد، از ذکر آنها خوددارى نمودیم.(4)
1) شورى/13.
2) رعد/27.
3) به المیزان، ج11، ص 52رجوع شود.
4) به آیات 3 تا 5 و 155 بقره، 2تا 5 لقمن، 83 انعام، 17 زمر و تفسیر المیزان بیرامون این آیات رجوع شود.