زمان مطالعه: < 1 دقیقه
بحثهاى پیشین ثابت کرد که آفرینش هر فردى از افراد انسان با یک رشته از کششها عجین گردیده و او بالذات و ناخودآگاه به عدل و داد، عمل به عهد و پیمان، پاسخ نیکى به نیکى دادن، کمک به افتادگان و زیردستان، تمایل درونى داشته و اصل کار را تحسین و عامل آنرا نیکوکار مىداند.
در مقابل آن یک رشته امورى را تقبیح و از هر نوع تمایل به آن منزجر مىباشد. اصول اخلاقى اسلام براساس فطرت و آفرینش انسان بنا گردیده و نظام اخلاقى او به اندازه یک مو از این فطرت فاصله نمىگیرد، و از این جهت اخلاق اسلامى جهان شمول بوده و همه انسانها را فرا مىگیرد و براى اصول خود مرزى و حدى نمىشناسد.