الکتاب
«قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ- اَللّهُ اَلصَّمَدُ- لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ- وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ».(1)
«مَا اِتَّخَذَ اَللّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ».(2)
الحدیث
5579. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یوشِکُ النّاسُ یَتَساءَلونَ بَینَهُم حَتّى یَقولَ قائِلُهُم: هذَا اللّهُ خَلَقَ الخَلقَ؛ فَمَن خَلَقَ اللّهَ عز و جل؟ فَإِذا قالوا ذلِکَ فَقولوا: «اَللّهُ أَحَدٌ- اَللّهُ اَلصَّمَدُ- لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ- وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ»، ثُمَّ لِیَتفُل عَن یَسارِهِ ثَلاثا، وَلیَستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ.(3)
وقد نفى القرآن الکریم اتّخاذ الولد عن اللّه جلّ وعلا فی سبعة عشر موضعا وبعبارات مختلفة.@
قرآن
«بگو: اوست خداى یگانه، خداى صمد. نزاده و زاده نشده است و هیچ کس، همتاى او نیست».
«بىشک، خداوند، خدایى یکتاست؛ پیراسته است از این که فرزندى داشته باشد».
«خدا، فرزندى نگرفته و خدایى با او نیست».
حدیث
5579. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: نزدیک است که مردم، آن قدر از همدیگر سؤال کنند تا یکى از آنها بگوید: این خدا، آفریدگان را آفرید؛ امّا خداوند عز و جل را چه کسى آفریده است؟ وقتى چنین گفتند، شما [در پاسخ] بگویید: «خداوند، یگانه است. خداوند، صمد است. نزاده و زاده نشده است و هیچ کس، همتاى او نیست». آن گاه [آن که آن سؤال را کرده بود یا یکى از شما که پاسخ او را داد] سه بار به سمت چپ خود، آب دهان بیندازد و از شیطان به خدا پناه ببرد.
5580. الإمام علیّ علیه السلام: لَم یَلِد فَیَکونَ مَولودا، ولَم یُولَد فَیَصیرَ مَحدودا، جَلَّ عَنِ اتِّخاذِ الأَبناءِ، وطَهُرَ عَن مُلامَسَةِ النِّساءِ.(4)
5581. عنه علیه السلام: لَم یُولَد سُبحانَهُ فَیَکونَ فِی العِزِّ مُشارَکا، ولَم یَلِد فَیَکونَ مَوروثا هالِکا(5)(6)
5582. الإمام الحسین علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ الَّذی لَم یَتَّخِذ وَلَدا فَیَکونَ مَوروثا.(7)
5583. عنه علیه السلام- فی کِتابِهِ لِأَهلِ البَصرَةِ-: «لَمْ یَلِدْ» لَم یَخرُج مِنهُ شَیءٌ… کَما یَخرُجُ الأَشیاءُ الکَثیفَةُ مِن عَناصِرِها… ولا کَما یَخرُجُ الأَشیاءُ اللَّطیفَةُ مِن مَراکِزِها کَالبَصَرِ مِنَ العَینِ.(8)
5584. الإمام الباقر علیه السلام: قَولُهُ عز و جل «لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» یَقولُ: لَم یَلِد عز و جل فَیَکونَ لَهُ وَلَدٌ یَرِثُهُ، ولَم یولَد فَیَکونَ لَهُ والِدٌ یُشرِکُهُ فی رُبوبِیَّتِهِ ومُلکِهِ.(9)
5585. الإمام الصادق علیه السلام: لَم یَلِد فَیورَثَ، ولَم یُولَد فَیُشارَکَ، ولَم یَکُن لَهُ
5580. امام على علیه السلام: نزاده تا زاده شده باشد، و زاده نشده تا محدود گردد. بالاتر از آن است که فرزندها بگیرد و از تماس با زنان، پیراسته است.
5581. امام على علیه السلام: خداى پاک، زاده نشده تا در عزیز بودن، همتایى داشته باشد، و نزاده است تا از او ارث ببرند و نابود شدنى گردد.
5582. امام حسین علیه السلام: ستایش، براى خدایى است که فرزندى نگرفته است تا از او ارث ببرند.
5583. امام حسین علیه السلام- در نامهاش به اهل بصره-: «نزاده است»، [یعنى:] چیزى از او بیرون نیامده است… همان طور که چیزهاى متراکم [در اثر ترکیب] از عناصر خود بیرون مىآیند…، و نه مثل چیزهاى لطیف است که از خاستگاه خود، بیرون مىآیند، مثل بینایى از چشم.
5584. امام باقر علیه السلام: سخن خداى بزرگ «نزاده و زاده نشده است»، یعنى: نزاده تا فرزندى داشته باشد که از او ارث ببَرَد، و زاده نشده تا پدرى داشته باشد که در پروردگارى و فرمانروایىاش همتاى او باشد.
5585. امام صادق علیه السلام: «نزاده»، تا از او ارث برده شود و «زاده نشده» تا همتایى داشته
کُفوا أَحَدٌ.(10)
5586. عنه علیه السلام: لَم یَلِد لِأَنَّ الوَلَدَ یُشبِهُ أَباهُ، ولَم یُولَد فَیُشبِهُ مَن کانَ قَبلَهُ، ولَم یَکُن لَهُ مِن خَلقِهِ کُفُوا أَحَدٌ، تَعالى عَن صِفَةِ مَن سِواهُ عُلُوّا کَبیرا.(11)
راجع: ج 5 ص 266 (واحد فلا ولد له).
باشد، «و هیچ کس، همتاى او نیست».
5586. امام صادق علیه السلام: «نزاده»، چرا که فرزند، همانند پدرش خواهد بود، و «زاده نشده» تا همانند کسى (مادرى) باشد که پیش از او بوده است، و از میان آفریدگانش، «هیچ کس همتاى او نیست» او از ویژگى غیر خود، برترىِ سترگى دارد.
ر. ک: ج 5 ص 267 (یگانه ی بىفرزند).
1) الإخلاص: 1- 4. «إِنَّمَا اَللّهُ إِلهٌ واحِدٌ سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ».**زیرنویس=النساء: 171.
2) المؤمنون: 91. راجع: مریم: 35، 92- 88، الصافّات: 152، الزخرف: 81، البقرة: 116، یونس: 68، الإسراء: 111، الکهف: 4، الأنبیاء: 26، الفرقان: 2، الزمر: 4، الجنّ: 3.
3) السنن الکبرى للنسائی: ج 6 ص 170 ح 10497، عمل الیوم واللیلة لابن السنی: ص 222 ح 627 بزیادة «أحدکم» بعد «لیتفل» وکلاهما عن أبی هریرة، کنز العمّال: ج 1 ص 245 ح 1236.
4) نهج البلاغة: الخطبة 186، الاحتجاج: ج 1 ص 476 ح 116، بحار الأنوار: ج 4 ص 254 ح 8.
5) نهج البلاغة: الخطبة 182 عن نوف البکالی، التوحید: ص 31 ح 1 عن الحارث الأعور، بحار الأنوار: ج 4 ص 314 ح 40.
6) ورد فی الکافی: ج 1 ص 141 ح 7 «الذی لم یلد فیکون فی العزّ مشارَکا ولم یولد فیکون موروثا هالکا»، (وجاء فی روضة الواعظین: ص 24 قول مشابه لهذه الجملة). وبما أنّ راوی کلا الروایتین هو الحارث الأعور، و أنّهما متعاکستان فی المعنى، فالظاهر أنّ إحداهما فقط نُقلت بشکل صحیح. وفی ضوء معنى هذا الحدیث وموافقة الحدیث الوارد فی نهج البلاغة وفی التوحید مع الأحادیث الثلاثة التالیة المرویة فی الکتب المختلفة عن الإمام علیّ علیه السلام وعن الإمام الصادق علیه السلام، یبدو أن هذا الحدیث هو المنقول بالشکل الصحیح. وفی الحقیقة إنّ حدیث الکافی یمکن توجیهه أیضا، ویمکن الرجوع فی توجیهه إلى مرآة العقول: ج 2 ص 104 ح 7.
7) الإقبال: ج 2 ص 78 وراجع بحار الأنوار: ج 97 ص 317.
8) التوحید: ص 91 ح 5 عن وهب بن وهب القرشی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، بحار الأنوار: ج 3 ص 224 ح 14.
9) التوحید: ص 93 ح 6 عن وهب بن وهب القرشی عن الإمام الصادق علیه السلام، بحار الأنوار: ج 3 ص 225 ح 15.
10) الکافی: ج 1 ص 91 ح 2، التوحید: ص 58 ح 15 کلاهما عن حمّاد بن عمرو النصیبی وص 48 ح 12 عن المفضّل بن عمر و ص 76 ح 32، روضة الواعظین: ص 44 کلاهما عن محمّد بن أبی عمیر عن الإمام الکاظم علیه السلام ولیس فی الثلاثة الأخیرة «ولم یکن له کفوا أحد»، بحار الأنوار: ج 4 ص 286 ح 18.
11) التوحید: ص 104 ح 19 عن یعقوب السرّاج، بحار الأنوار: ج 3 ص 304 ح 42.