الجاعل لغةً
الجاعل فی اللغة اسم فاعل من مادّة «جعل»، و تستعمل هذه المادّة فی مشتقّاتها الفعلیّة، مثل جَعَلَ: یَجْعَلُ لازما، و متعدیّا إِلى مفعول به واحد، و متعدیا إِلى مفعولین، و الأَوّل بمعنى: صار و طفق، مثل: «جعل زیدٌ یقول کذا». و الثانی بمعنى: خَلَقَ، و أَوجَدَ، و وَضَعَ. و الثالث بمعنى: صَنَعَ، و صَیَّرَ، و ظنّ، و نَسَبَ.(1).
الجاعل فی القرآن و الحدیث
استعملت مشتقّات مادّة «جعل» فی القرآن الکریم ثلاثمئة وست و أربعین مرّة، و اُسندت إلى اللّه فی أکثر من مئتین و ثمانین منها، و متعلّق جعل اللّه فی تلک الآیات و الأَحادیثأَشیاء متنوّعة، مثل: النُّور، و الظلمة، و الشمس، و القمر، و النهار، و اللَّیل، و الأَنبیاء إلخ، و معظم استعمالات جاعل أَو المشتقات الأُخرى لجعل فی القرآن و الأَحادیث التعدّیّ إِلى مفعولین و معانیها: صَنَعَ وصیّر، مثل قوله تعالى: «جَعَلَ لَکُمُ
واژهشناسى «جاعل»
صفت «جاعل (سازنده، گمارنده، قرار دهنده)»، در لغت، اسم فاعل از مادّه ی «جعل» است و این مادّه، در برگرفتههاى فعلىِ خود، مانند: «جعل، یجعل»، هم لازم به کار مىرود و هم متعدّىِ یک مفعولى و حتّى دو مفعولى. در کاربرد نخستین (لازم)، به معناى «صار و طفق (دست به کارشد و آغاز کرد)» است، مانند: «جعل زید یقول کذا؛ زید، آغاز به سخن کرد». کاربرد دوم (متعدّىِ یک مفعولى)، به معناى «آفرید و ایجاد کرد و نهاد» است و کاربرد سوم، به معناى: «ساخت و گرداند و گمان برد و نسبت داد».
جاعل، در قرآن و حدیث
برگرفتههاى مادّه ی «جعل»، 346 بار در قرآن کریم آمده است و در بیش از 280 مورد آن، به خدا نسبت داده شده است. موضوع جعلِ خدا در آن آیات و احادیث، پدیدههاى متنوّعى مانند: روشنایى، تاریکى و خورشید و ماه و روز و شب و پیامبران و… است. بیشتر کاربردهاى جاعل یا دیگر برگرفتههاى جعل در قرآن و احادیث، به صورت متعدّىِ دو مفعولى است و به معانى: «ساخت (صَنَع)» و «گرداند (صَیَّرَ)» است؛ مانند آیه ی «زمین
اَلْأَرْضَ فِراشاً»(2) أَی: صنع وصیّر لکم الأَرض فراشا.
و یستعمل أَیضا متعدّیا إِلى مفعول به واحد أَحیانا بمعنى خلق و أَوجد کقوله تعالى: «وَ جَعَلَ اَلظُّلُمتِ وَ اَلنُّورَ»(3).
12 / 1
جاعِلٌ فِی الأَرضِ خَلیفَةً
«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی اَلْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ اَلدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ».(4).
12 / 2
جاعِلُ اللَّیلِ وَ النَّهارِ
الکتاب
«اَلْحَمْدُ لِلّهِ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمواتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ جَعَلَ اَلظُّلُمتِ وَ اَلنُّورَ».(3).
الحدیث
4377. رسول اللّه صلى الله علیه و آله: یا بَدیعَ السَّماواتِ، یا جاعِلَ الظُّلُماتِ، یا راحِمَ العَبَراتِ.(5).
4378. الإمام الصادق علیه السلام – مِن دُعائِهِ بَعدَ رَکعَتَیِ الفَجرِ -: سُبحانَ رَبِّ الصَّباحِ و فالِقِ الإِصباحِ، و جاعِلِ اللَّیلِ سَکَنا وَ الشَّمسِ وَ القَمَرِ حُسبانا(6).(7).
را براى شما بستر ساخت».
گاهى نیز (به صورت) متعدّى یک مفعولى و به معناى «آفرید و ایجاد کرد»، به کار مىرود؛ مانند: «و تاریکىها و روشنایى را آفرید».
12 / 1
گمارنده ی جانشین در زمین
«و چون پروردگارت، به فرشتگان گفت که: من در زمین، جانشینى خواهم گماشت، گفتند: «آیا در آن، کسى را مىگمارى که در آن تباهى کند و خونها بریزد و [حالْ آن که] ما به ستایشِ تو تسبیح مىگوییم و تو را به پاکى مىستاییم؟!» [خداوند] گفت: «همانا من، چیزى مىدانم که شما نمىدانید»».
12 / 2
سازنده ی شب و روز
قرآن
«ستایش، از آنِ خداست که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکىها و روشنایى را بساخت».
حدیث
4377. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: اى نوآورِ آسمانها، اى سازنده ی تاریکىها، اى رحمتآورِ اشکها!
4378. امام صادق علیه السلام – در دعایش پس از دو رکعت فجر -: پاک است پروردگار بامداد و شکافنده ی پگاه و سازنده ی شب براى آرامش، و خورشید و ماه براى شمارش.
12 / 3
جاعِلُ الظِّلِّ وَ الحَرورِ
الکتاب
«وَ اَللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ اَلْجِبالِ أَکْنناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَربِیلَ تَقِیکُمُ اَلْحَرَّ وَ سَربِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ».(8)
الحدیث
4379. الإمام العسکری علیه السلام – مِن دُعائِهِ فِی الصَّباحِ -:… یا شافِیَ الصُّدورِ، یا جاعِلَ الظِّلِّ وَ الحَرورِ(9)، یا عالِما بِذاتِ الصُّدورِ.(10).
12 / 4
جاعِلُ البَرَکاتِ
4380. الإمام علیّ علیه السلام – فِی الدُّعاءِ -: یا قاضِیَ الحاجاتِ، یا مُنجِحَ الطَّلِباتِ، یا جاعِلَ البَرَکاتِ.(11)
12 / 5
جاعِلُ کُلِّ شَیءٍ
4381. الإمام الصادق علیه السلام – فی أَدعِیَةِ العَشرِ الأَواخِرِ مِن شَهرِ رَمَضانَ -: یا رَبَّ لَیلَةِ القَدرِ
12 / 3
سازنده ی سایه و بادِ گرم
قرآن
«و خداوند، براى شما از آنچه آفرید، سایههایى ساخت و براى شما پناهگاههایى از کوهها ساخت و براى شما جامههایى ساخت که شما را از گرما نگه مىدارد و تنپوشهایى(12) که شما را از گزند یکدیگر نگه مىدارد. آن سان، نعمت خود را بر شما تمام مىگرداند، باشد که شما سرِ تسلیم فرود آورید».
حدیث
4379. امام عسکرى علیه السلام – در دعاى بامدادىاش -:… اى شفا بخش سینهها، اى سازنده ی سایه و بادِ گرم، اى داناى راز سینهها!
12 / 4
سازنده برکتها
4380. امام على علیه السلام – در دعا -: اى بر آورنده ی نیازها، اى بر آورنده ی خواهشها، اى سازنده ی برکتها!
12 / 5
سازنده ی همه چیز
4381. امام صادق علیه السلام – در دعاهاى واپسین دهه ی ماه رمضان -: اى پروردگار شب قدر و قرار
و جاعِلَها خَیرا مِن أَلفِ شَهرٍ… یا فالِقَ(13) الإِصباحِ و یا جاعِلَ اللَّیلِ سَکَنا وَ الشَّمسِ وَ القَمَرِ حُسبانا… یا جاعِلَ اللَّیلِ لِباسا وَ النَّهارِ مَعاشا وَ الأَرضِ مِهادا وَ الجِبالِ أَوتادا… یا جاعِلَ اللَّیلِ وَ النَّهارِ آیَتَینِ، یا مَن مَحا آیَةَ اللَّیلِ و جَعَلَ آیَةَ النَّهارِ مُبصِرَةً لِنَبتَغِیَ فَضلاً مِن رَبِّنا و رِضوانا…. أَسأَلُکَ أَن تُصَلِّیَ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و أَن تَجعَلَ اسمی فِی السُّعَداءِ.(14).
4382. کمال الدین عن عبد العظیم بن عبد اللّه الحسنی: دَخَلتُ عَلى سَیِّدی عَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام، فَلَمّا بَصُرَ بی، قالَ لی: مَرحَبا بِکَ یا أَبَا القاسِمِ، أَنتَ وَلِیُّنا حَقّا.
قالَ: فَقُلتُ لَهُ: یَا ابنَ رَسولِ اللّهِ، إِنّی أُریدُ أَن أَعرِضَ عَلَیکَ دِینی، فَإِن کانَ مَرضِیّا ثَبَتُّ عَلَیهِ حَتّى أَلقَى اللّهَ عزوجل.
فَقالَ: هاتِ یا أَبَا القاسِمِ.
فَقُلتُ: إِنّی أَقولُ: إِنَّ اللّهَ – تَبارَکَ و تَعالى – واحِدٌ لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ، خارِجٌ عَنِ الحَدَّینِ؛ حَدِّ الإِبطالِ وحَدِّ التَّشبیهِ، و إِنَّهُ لَیسَ بِجِسمٍ و لا صورَةٍ، و لا عَرَضٍ و لا جَوهَرٍ، بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ، و مُصَوِّرُ الصُّوَرِ، و خالِقُ الأَعراضِ وَ الجَواهِرِ، و رَبُّ کُلِّ شَیءٍ و مالِکُهُ و جاعِلُهُ و مُحدِثُهُ….
فَقالَ عَلِیُّ بنُ مُحَمَّدٍ علیهما السلام: یا أَبَا القاسِمِ، هذا وَ اللّهِ دینُ اللّهِ الَّذِی ارتَضاهُ لِعِبادِهِ، فَاثبُت عَلَیهِ، ثَبَّتَکَ اللّهُ بِالقَولِ الثَّابِتِ فِی الحَیاةِ الدُّنیا و فِی الآخِرَةِ.(15).
دهنده ی آنْ بهتر از هزار ماه،… اى شکافنده ی بامداد، اى قرار دهنده ی شبْ [مایه ی] آرامش، و خورشید و ماه [وسیله ی] شمارش…! اى آن که شب را پوشش قرار داد و روز را براى زندگى و زمین را بستر و کوهها را میخها ساخت، اى آن که شب و روز را دو نشانه ساخت، اى آن که نشانه ی شب را از بین برد و نشانه ی روز را روشن ساخت تا بخشش و خشنودىاى از خداوندگارمان بجوییم… از تو درخواست مىکنم که بر محمّد، و خاندان محمّد، درود فرستى و نامم را در نیکبختان بنهى.
4382. کمال الدین – به نقل از عبد العظیم حسنى پسر عبد اللّه -: بر سرورم امام هادى علیه السلام وارد شدم. چون مرا دید، به من فرمود: «خوش آمدى، اى ابو القاسم! تو به راستى، دوستدار مایى».
به ایشان گفتم: اى پسر پیامبر خدا! من مىخواهم دینم را بر تو عرضه کنم که اگر پسندیده است، تا دیدار خداوند عزوجل بر آن استوار بمانم.
فرمود: «اى ابو القاسم! [باورهاى دینىات را] بیاور».
گفتم: من مىگویم که خداوند والا و بلندمرتبه، یگانه است که چیزى همانند او نیست. از دو حدّ تعطیل و تشبیه، بیرون است و او نه جسم است و نه صورت، و نه عرض است و نه جوهر؛ بلکه اوست جسمبخشِ اجسام و صورتگر صورتها و آفریدگار اعراض و جواهر، و پروردگار هر چیز و مالک آن و سازنده ی آن و پدید آورنده ی آن….
امام هادى علیه السلام فرمود: «اى ابو القاسم! به خدا سوگند، این همان دین خداست که آن را براى بندگانش پسندیده است. پس بر آن، استوار بمان. خداوند، تو را در زندگىِ دنیا و در آخرت، بر سخن [و عقیده ی] استوار، ثابت بدارد».
1) أساس البلاغة: ص 60؛ لسان العرب: ج 7 ص 110؛ المصباح المنیر: ص 102؛ معجم مقاییس اللغة: ج 1 ص 460؛ مفردات ألفاظ القرآن: ص 196.
2) البقرة: 22.
3) الأنعام: 1.
4) البقرة: 30.
5) المصباح للکفعمی: ص 337، البلد الأمین: ص 404، بحار الأنوار: ج 94 ص 387.
6) الحُسبان – بالضمّ -: الحِسَاب (النهایة: ج 1 ص 383).
7) دعائم الإسلام: ج 1 ص 167، الإقبال: ج 2 ص 207، بحار الأنوار: ج 87 ص 355 ح 22.
8) النحل: 81.
9) الحَرُورْ: حَرُّ الشمس (لسان العرب: ج 4 ص 177).
10) المصباح للکفعمی: ص 113، البلد الأمین: ص 60، مصباح المتهجّد: ص 228 ح 337، بحار الأنوار: ج 86 ص 175 ح 45.
11) البلد الأمین: ص 361، بحار الأنوار: ج 86 ص 335 ح 72.
12) این تعبیر، در قرآن کریم، ترجمه ی استاد محمّد مهدى فولادوند به کار رفته است.
13) الفَلْق: الشَّقّ. و فَلَق الصبح: ضوؤه و إنارتُه (النهایة: ج 3 ص 471).
14) کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 2 ص 162 و 163 ح 2032 عن محمّد بن أبی عمیر، الکافی: ج 4 ص 161 ح 2 و ص 162 ح 4، تهذیب الأحکام: ج 3 ص 102 ح 263 کلاهما عن أیّوب یقطین أو غیره عنهم علیهم السلام.
15) کمال الدین: ص 379 ح 1، التوحید: ص 81 ح 37، الأمالی للصدوق: ص 419 ح 557، بحار الأنوار: ج 69 ص 1 ح 1.