جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اجتناب از مطلق کسرات (1)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

واژه ی مسکر از ریشه ی سکر به معنای چیزی است که قدرت تعقل و تفکر را از انسان سلب می کند، و در یک تعبیر مسکر یعنی مست کننده. راغب در معنای کلمه ی سکر می گوید:

السکر حالة تعرض بین المرء و عقله و اکثر ما یستعمل ذلک فی سکر الشراب و قد یعتری من الغضب و العشق. (1)

سکر حالتی است که میان انسان و عقل او فاصله می شود و بیشتر در مورد شراب به کار می رود و گاهی این حالت در اثر خشم و عشق بر انسان عارض می گردد.

یکی از مادیین معاصر امام صادق علیه السلام از آن حضرت پرسید: چرا خداوند شراب را حرام کرده در صورتی که لذتی بهتر از آن نیست؟ امام (ع) پاسخ داد:

لأنها ام الخبائث و أس کل شر یأتی علی شاربها ساعة یسلب لبه فلا یعرف ربه.(2)

زیرا شراب مادر همه ی فسادها و اساس همه ی شرور است. ساعتی برای شرابخوار پیش می آید که عقل از او سلب می شود و در نتیجه خدای خود را نمی شناسد.

حرم الله الخمر لما فیها من الفساد و من تغییر عقول شاربها و حملها ایاهم علی انکار الله عز و جل.(3)

خداوند شراب را تحریم کرد به سبب فسادهایی که از آن ناشی می شود و به جهت اینکه عقل شرابخوار فاسد می گردد و او را به انکار خداوند عز و جل وا می دارد.

آنچه در این روایات درباره ی اثر شرابخواری در فساد اندیشه و مادیگرایی آمده، با عنایت بر آنچه گذشت، نیازی به توضیح ندارد. نکته ی در خور توجه این است که آنچه حجاب عقل و قلب است، سکر و مستی است و همان طور که در کلام راغب ملاحظه شد شرابخواری یکی از عوامل مستی است. امام کاظم علیه السلام می فرماید:

ان الله عز و جل لم یحرم الخمر لاسمها و لکن حرمها لعاقبتها. فما فعل فعل الخمر فهو خمر.(4)

خداوند عز و جل خمر را برای اینکه نامش خمر است تحریم نکرده بلکه حرمت شراب به سبب اثر و عاقبت آن است. بنابراین، هر چیز که در اثر مانند خمر باشد در حکم خمر است (هر چند نامش خمر نباشد).

بنابراین، هر چه که انسان را مست کند و میان انسان و عقلش فاصله اندازد از نظر اسلام ممنوع است، و برای سالم سازی اندیشه و بینایی دیده ی دل اجتناب از مطلق مسکرات و انواع مستی ها ضروری است، خواه آن مستی ناشی از شراب باشد یا در اثر استعمال مواد مخدر یا نتیجه ی ثروت، قدرت، دانش، ستایش، جوانی، عشق و کینه.

امام علی علیه السلام می فرماید:

السکر اربع سکرات: سکرا الشراب و سکر المال و سکر النوم و سکر الملک.(5)

مستی چهار گونه است: مستی شراب، مستی ثروت، مستی خواب، و مستی قدرت.

ینبغی للعاقل أن یحترس من سکر المال و سکر القدرة و سکر العلم و سکر المدح و سکر الشباب؛ فان لکل ذلک ریاحا خبیثة تسلب العقل و تستخف الوقار.(6)

شایسته است که عاقل از مستی ثروت و دانش و قدرت و ستایش و جوانی خود را پاس دارد که هر یک از این امور دارای بادهای خبیثی است که عقل را سلب می کند و از متانت و وقار می کاهد.

استعیذوا بالله من سکرة الغنی فان له سکرة بعیدة الافاقة.(7)

از مستی ثروت به خدا پناه ببرید که مست ثروت دیر به هوش می آید.

سکرة الغفلة و الغرور أبعد افاقة من سکر الخمور.(8)

مستی غفلت و غرور دیرتر از مستی شراب زایل می شود.

بنابراین، اولین اقدام برای درمان بیماری مادیگرایی این است که بیمار از آنچه تعادل روانی را از آدم سلب و عقل را زایل می کند جدا پرهیز داده شود، و در این مورد تفاوت نمی کند که مسکر، مشروبات الکلی باشد یا ثروت یا قدرت یا چیز دیگر.

بدیهی است که دست کشیدن از قدرت یا ثروت کار آسانی نیست و قابل

مقایسه با ترک مشروبات الکلی نمی باشد و لذا به ندرت دیده شده که قدرتمندان و ثروتمندانی که مبتلا به بیماری مادیگرایی هستند درمان شوند و خداشناس واقعی گردند؛ ولی به هر حال، زدودن زنگارهای دل راهی جز ترک مسکرات ندارد.

بنابراین، اگر طبیب معالج بیمار قابل علاجی را یافت که خود را برای درمان بیماری مادیگرایی در اختیار او گذاشته است ابتدا باید او را از مسکرات پرهیز دهد. اگر بیمار معتاد به مشروبات الکلی است او را به ترک اعتیاد وا دارد؛ اگر بیمار مست قدرت است او را به ترک مسند ریاست تشویق کند؛ اگر مست ثروت است او را به انفاق وادار سازد؛ اگر مست علم است به او بفهماند که نشانه ی علم واقعی فروتنی عالم است و علمی که مستی بیافریند علم نیست؛(9) و بالأخره برای علاج بیماری مادیگرایی باید ابتدا به هر شکل ممکن او را از مستی نجات داد.


1) مفردات القرآن، واژه ی «سکر».

2) احتجاج طبرسی (چاپ مصطفوی، قم)، جلد 2، صفحه ی 92.

3) وسائل الشیعه، جلد 17، صفحه ی 262.

4) وسائل الشیعه، جلد 17، صفحه ی 273.

5) بحارالأنوار، جلد 10، صفحه ی 114.

6) غررالحکم، شماره ی 10948.

7) غررالحکم، شماره ی 2555.

8) غررالحکم، شماره ی 5651.

9) نگاه کنید به جلد اول درس هایی از اصول عقاید اسلامی «مبانی شناخت» صفحه 107، 133.