در تقریر برهان نظم یاد آور شدیم که در برخی از موار نظم در طبیعت، یک نوع آینده نگری است. یعنی به خاطر رسیدن به یک هدف، قبلاً کارهایی صورت می گیرد که اگر به موقع انجام نمی گرفت، با مشکل بسیار بزرگی روبرو می شد؛ در آن جا گفتیم همزمان با تولّد نوزاد، شیری در پستان مادر می آید که مایه ی حیات کودک است. پیدایش شیر در سینه ی مادر، معلول سلولها و بافتها و ترشح هورمونها و خون موجود در بدن مادر است. سخن این جاست که این بافتها و رگها و هورمونها- با این کیفیت و کمیّت- به صورت یک حلقه ی زنجیری در کنار هم قرار گرفته و دست در دست هم داده است تا موقع تولد نوزاد، تنها غذای مناسب او آماده باشد.
این آینده نگری که خود ملازم با علم و شعور و محاسبه و اندازه است، از عهده ی ماده ی کور و کر بیرون است.
این نوع آینده نگری در دل بسیاری از موجودات طبیعی نهفته است، چیزی که هست دل بیدار و آگاه لازم دارد که از فرآورده های علمی چنین بهره گیری کند.
ما این جا به تحلیل دو اشکال از اشکالات هیوم که مربوط به برهان نظم است پرداختیم شایسته است در ذیل به تحلیل برخی از پرسش ها که آهنگ اعتراض دارند بپردازیم: