جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آزادى در مقابل استبداد

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آزادى در غرب در قرون گذشته قداست بیشترى داشت و اکنون نیز دارد، ولى قداست آن در دوران مبارزه با حکومت کلیسا بر کلیه‌ى شؤون زندگى مردم، به معنى ضدّ استبداد بود، استبدادى که فرد یا گروهى حاکم مطلق بوده و گروه دیگر محکوم مطلق باشند.

انقلاب کبیر فرانسه نیز براى شکستن استبداد بود و پس از درهم کوبیدن نظام استبدادى در سایه‌ى کسب آزادى در فکر و اندیشه، از نردبان علم و دانش بالا رفت ولى با گذشت زمان این واژه‌ى مقدّس به تدریج معنى دیگر یا معنى وسیع‌ترى براى خود گرفت و نداى آزادى با بى‌بندوبارى و اباحیّت یکسان گشت.

آزادى به این معنى با خردورزى در تضاد است، چگونه مى‌توان اصول

اخلاقى را که ضامن بقاى جامعه و حافظ شرف و کرامت اوست نادیده گرفت، و منادى بى‌بندوبارى شد.

جامعه امروزه ما که به آثار ویران‌گر اباحیّت در غرب پى‌برده، و نظام خانوادگى را در آنجا در حال متلاشى شدن مى‌بیند، نمى‌تواند به چنین آزادى صحّه بگذارد، و خواهان آن باشد.

باتوجّه به آنچه که گفتیم، روشن مى‌شود که نفى آزادى رایج در غرب به معنى پذیرش استبداد نیست، زیرا استبداد به هر صورتى باشد زشت و قبیح است و از نظر خرد و قوانین الهى کاملا مذموم مى‌باشد. یکى از بزرگ‌ترین مظهر استبداد حکومت فراعنه است که قرآن به شدّت از آن نکوهش کرده و درباره‌ى آن مى‌فرماید:

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یُذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یَسْتَحْیِی نِساءَهُمْ إِنَّهُ کانَ مِنَ اَلْمُفْسِدِینَ.(1)

»فرعون در زمین برترى‌جویى کرد و اهل آن را به گروه‌هاى مختلفى تقسیم نمود، گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‌کشاند، پسرانشان را سر مى‌برید و زنانشان را (براى کنیزى و خدمت) زنده نگه مى‌داشت، او به یقین از مفسدان بود«.

ولى پذیرش آزادى در مقابل استبداد غیر از پذیرش آزادى به معنى رهایى از قیود اخلاقى و ارزش‌هاى والاى انسانى است.


1) قصص / 4.