جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آزادى بیان

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مهم‌ترین مسأله‌اى که اندیشه‌ى نسل جوان و تحصیل‌کرده را به خود معطوف ساخته، مسأله‌ى آزادى عقیده و بیان است. کرامت انسان را در این مى‌دانند که انسان در گزینش هر نوع عقیده، و در نشر و گسترش آن، آزاد باشد و هیچ شخص و مقامى نتواند انسان را به خاطر عقیده و اندیشه‌اش نکوهش کند و یا از تبلیغ و دعوت به آن، جلوگیرى نماید.

این گروه احیانا براى ساکت کردن گروه مخالف با آیه‌ى لا إِکْراهَ فِی اَلدِّینِ استدلال مى‌کنند، و مى‌گویند: به حکم محکومیت اکراه در گزینش دین، انسان در انتخاب هر نوع عقیده و نشر آن آزاد مى‌باشد.

این نوع داورى درباره‌ى آزادى عقیده با فرهنگ غربى کاملا همسو است، زیرا ریشه‌ى آزادى در غرب، خواست و تمایلات انسان است، نه مصالح و سعادت او.

به دیگر سخن: فلسفه و پشتوانه‌ى آزادى در غرب، خواستن و تمنّاى دل انسان است، در این صورت هر نوع ایجاد مانع در برابر خواسته‌ى دل، نوعى مبارزه با آزادى تلقّى مى‌گردد. ولى در عین حال، مدافعان این نوع نگرش باید بدانند که پیروى از هر نوع تمنّاى دل در غرب نیز مجاز و مشروع نیست، بلکه تمام حرکت‌ها باید پوشش قانونى داشته باشد و در غیر این صورت نوعى «انارشیسم» و شورش کور، به شمار مى‌رود.

در نظر اوّل، آزادى در غرب بسیار گسترده و چشم‌گیر است، و مهاجرت گروه‌هاى مرفّه یا نیمه مرفّه از ایران اسلامى به غرب، به خاطر برخوردارى از آزادى در غرب و بهره‌گیرى از آن مى‌باشد ولى اگر دقت کنیم خواهیم دید که در آنجا قانونى که آزادى‌ها را محدود مى‌سازد، ساخته و پرداخته‌ى توده‌ى مردم نیست، بلکه محصول تبلیغات سرمایه‌داران بزرگ است که نبض اقتصاد کشور را در دست دارند، این گروه که به نام «کمپانى» و «کارتل» معروفند، با تبلیغات خاصى، افکار عمومى را به سوى آنچه که مى‌خواهند هدایت مى‌کنند، و مردم خواسته و ناخواسته، به نخبه‌هایى رأى مى‌دهند که مجریان منویات سرمایه‌داران مى‌باشند.

شیوه‌ى تبلیغات در غرب به هنگام انتخاب رئیس جمهور، یا مقامات دیگر، آنچنان هیجان‌انگیز، و شورآفرین است که رأى به فلان نخبه یا نماینده را در مغز طرف کاشته و او را ناخواسته به سوى صندوق رأى سوق مى‌دهد.