روانشناسان در میان پدیدههاى بىشمار جهان، به شناخت روان انسان پرداختهاند، آنان در این مورد چنین مىگویند:
بازگشت انسان به دین، داراى آثارى است که مىتواند برخى از مشکلات زندگى را حل کند.
1. دربند کشیدن نیروهاى سرکش و نافرمان طبیعت.
2. برقرارى تفاهم و سلوک و خوشبینى میان انسان و سرنوشت اندوهبار وى.
3. جبران رنجها و محرومیتها و ناراحتىهاى زندگى.(1)
بشر با رجوع به دین از یکسو در برابر نابسامانیها و خطرات ناشى از طبیعت و سرنوشت، بیمه مىشود و از سوى دیگر ایمان مانع از آن مىشود تا فسادهاى حاصل از تمدن و زندگى آرامش روح او را برهم زند.
»یونگ» هم معتقد است که دین به انسان آرامش مىبخشد. دین به وجود
انسان معنا مىبخشد، و راههاى تحمل مشکلات را به انسان مىآموزد.(2)
»ویلیام جیمز» هم معتقد است که انسان با رجوع به دین؛ آرامش و سرور خاصى پیدا مىکند. رجوع به دین موجب ایجاد شور و هیجان در انسان مىشود که تیرگىها و مصیبتهاى زندگى را از میان مىبرد. قدرتى که دین براى تحمل مصایب به انسان مىدهد، هرگز از عهده ی اخلاق برنمىآید، زیرا شور و حرارتى که با اعتقاد به دین در انسان حاصل مىشود هرگز از عهده ی اخلاق برنمىآید.(3)
1) آینده یک پندار، ص 179.
2) فرد در جامعههاى امروزى، ص 7-8.
3) دیندردان، ص 178.