الوارث لغةً
إنّ «الوارث» اسم فاعل من «ورث»، وهو أن یکون الشیء لقوم، ثمّ یصیر إِلى آخرین بنَسبٍ أَو سبب(1)
ولعلّ إِطلاق اسم «الوارث» على اللّه تعالى یعود إلى أنّ لکلّ موجود فی هذا العالم عمرا محدودا، والموجود الأَزلیّ الأَبدیّ هو اللّه وحده، فهو بالنتیجة وارث کلّ شیء. أَجل، إِنّه سبحانه المالک الحقیقیّ المطلق لکلّ شیء دائما و أَبدا، أَمّا اسم الوارث فإنّه یشیر إِلى مالکیّة اللّه باعتبار بقائه عَزَّ اسمه بعد فناء الأَشیاء(2)
والاحتمال الآخر هو أَنّه لمّا کان وارث الشیء هو من یملکه بلا تعبٍ ولا عناء، وکان اللّه مالکا لجمیع الموجودات بلا تعبٍ ولا عناء، فإنّه سبحانه یُسمّى الوارث.
واژهشناسى «وارث»
صفت «وارث (میراثبَر)»، اسم فاعل از ریشه ی «ورث» است و کار بُرد این ریشه در باره ی چیزى است که براى گروهى باشد، وسپس به واسطه ی ارتباط نَسَبى یا سَبَبى، از آنِ دیگران شود.
ممکن است به کار بردن نام «وارث» در مورد خداى متعال، به این جهت باشد که هر موجودى در این جهان، عمر محدودى دارد و تنها موجودى که ازلى و ابدى است، خداست و در نتیجه، او وارث همه چیز است. خداى سبحان، همیشه مالک حقیقى و مطلق همه چیز است؛ امّا نام «وارث» به اعتبار باقى بودن خدا بعد از نابودى موجودات، «به مالکیّت خدا» اشاره مىکند.
احتمال دیگر، این است که: چون کسى که چیزى به او به میراث مىرسد، آن را بدون زحمت و سختى به دست آورده است و خداوند نیز بدون هیچ گونه زحمت و سختى، مالک همه ی موجودات است، پس مىتوان خداوند را «وارث» نامید.
الوارث فی القرآن والحدیث
لقد نُسبت مشتقّات مادّة «ورث» إلى اللّه خمسَ عشرةَ مرّةً فی القرآن الکریم، ووردت صفة الوارث ثلاث مرّات فیه(3)
کما جاء فی الآیات والأَحادیث أنّ اللّه سبحانه وارث جمیع الموجودات فی العالم، وهذا یعود إِلى أنّ لکافّة المالکین للأَشیاء فی هذا العالم عمرا محدودا، و أنّ کلّ شیء سیفنى الاّ اللّه- جلّ شأنه-، فهو إِذا وارث الأَشیاء برمّتها، وإن کانت- کما قلنا فی توضیح صفة المالک- الملکیّة الحقیقیّة والمطلقة للّه وحده، وملکیّات الآخرین اعتباریّة وفی طول ملکیّة اللّه تعالى.
86 / 1
وارِثُ کُلِّ شَیءٍ
الکتاب
«وَ کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَها فَتِلْکَ مَساکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ إِلاّ قَلِیلاً وَ کُنّا نَحْنُ اَلْوارِثِینَ».(4)
«إِنّا نَحْنُ نَرِثُ اَلْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَیْها وَ إِلَیْنا یُرْجَعُونَ».(5)
الحدیث
5454. الإمام علیّ علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ الوَلِیِّ الحَمیدِ الحَکیمِ المَجیدِ، الفَعّالِ لِما یُریدُ، عَلاّمِ الغُیوبِ، وخالِقِ الخَلقِ، ومُنزِلِ القَطرِ، ومُدَبِّرِ أَمرِ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، ووارِثِ
وارث، در قرآن و حدیث
در قرآن کریم، برگرفتهها از ریشه ی «ورث» پانزده بار به خدا نسبت داده شده است و صفت «وارث» سه بار به کار رفته است.
در آیات و احادیث، خداى سبحان، وارث همه ی موجودات جهان دانسته شده است. دلیل این مطلب، آن است که همه ی مالکانِ اشیا در این جهان، عمر محدودى دارند و همه ی چیزها جز خدا، نابود خواهند شد. از این رو، خدا وارث همه چیز است. البته همان طور که در توضیح صفت «مالک» گفته شد، مالکیّت حقیقى و مطلق، فقط از آنِ خداست و دارایىهاى دیگران، اعتبارى و در طول دارا بودن خداى متعال است.
86 / 1
وارث همه چیز
قرآن
«و چه بسیار شهرهایى را نابود کردیم که [مردم آنها] در زندگى خود، سرمستى کردند! پس، این خانههایشان است که پس از آنان، جز اندکى، در آنها نشیمن نگرفتند و ما وارث [آنها] بودیم».
«بىگمان، ما زمین را و هر که را بر آن است، به ارث مىبریم و به ما بازگردانده مىشوند».
حدیث
5454. امام على علیه السلام: ستایش، براى خدایى است که سرپرست، ستوده، فرزانه، ارجمند، انجام دهنده ی هر چه اراده مى کند، بسیار دانا به نهانها، آفریدگار آفریدگان، فرو آور باران، تدبیر کننده ی کار دنیا و آخرت، و وارث آسمانها و زمین است؛
السَّماواتِ وَالأَرضِ، الَّذی عَظُمَ شَأنُهُ فَلا شَیءَ مِثلُهُ، تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاستَسلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدرَتِهِ، وَقَرّ کُلُّ شَیءٍ قَرارَهُ لِهَیبَتِهِ.(6)
5455. عنه علیه السلام: الحَمدُ للّهِِ الوَلِیِّ الحَمیدِ الحَکیمِ المَجیدِ الفَعّالِ لِما یُریدُ، عَلاّمِ الغُیوبِ وسَتّارِ العُیوبِ، خالِقِ الخَلقِ ومُنزِلِ القَطرِ ومُدَبِّرِ الأَمرِ، رَبِّ السَّماءِ وَالأَرضِ وَالدُّنیا وَالآخِرَةِ، وارِثِ العالَمینَ وخَیرِ الفاتِحینَ الَّذی مِن عِظَمِ شَأنِهِ أَنَّهُ لا شَیءَ مِثلُهُ، تواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاستَسلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدرَتِهِ.(7)
5456. الإمام زین العابدین علیه السلام: اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ بَدیعَ السَّماواتِ وَالأَرضِ، ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ، رَبَّ الأَربابِ، وإِلهَ کُلِّ مَألوهٍ، وخالِقَ کُلِّ مَخلوقٍ، ووارِثَ کُلِّ شَیءٍ.(8)
5457. الإمام الصادق علیه السلام- فی ذِکرِ أَسماءِ اللّهِ جَلَّ وعَلا-: هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ… المُحیی المُمیتُ الباعِثُ الوارِثُ.(9)
86 / 2
خَیرُ الوارِثینَ
الکتاب
«وَ زَکَرِیّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ اَلْوارِثِینَ».(10)
کسى که مقامش سترگ است، پس چیزى مانند او نیست. هر چیزى در برابر سترگىاش فروتنى کرد، و هر چیزى در برابر شکستناپذیرىاش خوار شد، و هر چیزى در برابر توانایىاش تسلیم گشت، و هر چیزى به سبب ترس از او در جاى خود نشست.
5455. امام على علیه السلام: ستایش، براى خدایى است که سرپرست، ستوده، فرزانه، ارجمند، انجام دهنده ی آنچه اراده مىکند، بسیار داناى نهانها، بسیار پوشاننده ی عیبها، آفریدگار آفریدگان، فرو آور باران، تدبیر کننده ی کارها، پروردگار آسمان و زمین و دنیا و آخرت، وارث جهانیان، و بهترین گشایندگان است؛ آن که از سترگى مقامش، این است که چیزى مانند او نیست. هر چیزى در برابر سترگىاش فروتنى کرد، و هر چیزى در برابر شکستناپذیرىاش خوار شد، و هر چیزى در برابر توانایىاش تسلیم گشت.
5456. امام زین العابدین علیه السلام: خدایا! ستایش، براى تو ست، اى نو آور آسمانها و زمین، اى داراى شُکوه و بزرگوارى، اى پروردگار پرورش دهندگان، اى معبود هر بنده، اى آفریدگار هر آفریده، و اى وارث هر چیز!
5457. امام صادق علیه السلام- در یادکرد از نام هاى خدا-: او رحمتگر، مهربان،… زنده کننده، میراننده، برانگیزاننده و وارث است.
86 / 2
بهترینِ وارثان
قرآن
«و زکریّا را [یاد کن] آنگاه که پروردگارش را خوانْد: اى پروردگار من! مرا تنها مگذار، و تو بهترینِ وارثانى».
الحدیث
5458. الإمام علیّ علیه السلام- فی دُعاءِ یَومِ المُباهَلَةِ-: یا باعِثُ ابعَثنی شَهیدا صِدِّیقا رَضِیّا عَزیزا حَمیدا مُغتَبِطا مَسرورا مَشکورا مَحبورا، یا وارِثُ تَرِثُ الأَرضَ ومَن عَلَیها وَالسَّماواتِ وسُکّانَها وجَمیعَ ما خَلَقتَ، فَوَرِّثنی حِلما وعِلما إِنَّکَ خَیرُ الوارِثینَ.(11)
حدیث
5458. امام على علیه السلام- در دعاى روز مُباهله(12) -: اى برانگیزاننده! مرا گواه، بسیار راستگو، بسیار خشنود، شکستناپذیر، ستوده، مورد غبطه ی دیگران، شادمان، مورد سپاس، و مسرور برانگیزان. اى وارثى که زمین و هر که بر آن است، و آسمانها و ساکنان آن و همه ی آنچه را که آفریدى، به ارث مىبرى! مرا بردبارى و دانش ببخش. تویى بهترینِ وارثان.
1) معجم مقاییس اللغة: ج 6 ص 105.
2) راجع: لسان العرب: ج 2 ص 199.
3) راجع: الحجر: 23، القصص: 58، الأنبیاء: 89.
4) القصص: 58.
5) مریم: 40.
6) کتاب من لایحضره الفقیه: ج 1 ص 427 ح 1263.
7) مصباح المتهجّد: ص 380 ح 508 عن زید بن وهب، بحار الأنوار: ج 89 ص 237 ح 68.
8) الصحیفة السجّادیّة: ص 185 الدعاء 47، الإقبال: ج 2 ص 87 ولیس فیه «ربّ الأرباب».
9) الکافی: ج 1 ص 112 ح 1، التوحید: ص 191 ح 3 کلاهما عن إبراهیم بن عمر، بحار الأنوار: ج 4 ص 167 ح 8.
10) الأنبیاء: 89.
11) الإقبال: ج 2 ص 363.
12) یعنى: روز 24 ذىحجّه، که در آن روز قرار بود پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام با مسیحیان، مباهله کنند و هر دو گروه بر دروغگویان، لعنت بفرستند، که مسیحیان با دیدن چهره ی معنوى پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام حاضر به مباهله نشدند.